سانایسانای، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

سانای ، شهره پاکی

دوران کودکی ما

دخترک سیاه چشم من زمان کودکی تو با زمان کودکی من و بابا  خیلی فرق کرده هنگام گشت وگذار در وبی    http://mb88.persianblog.ir    این مطالب را دیدم که درست گویای زمان کودکی ما بود با اطلاع دادن به صاحب وبلاگ خالی از لطف ندیدم که برا تو بنویسم . شما یادتون نمیاد , ولی من یادم میاد !   - شما یادتون نمیاد ؛ اون موقع ها مُچ دستمون رو گاز می گرفتیم , بعد با خودکار روی جای گازمون ساعت می کشیدیم ... مامانمون هم واسه دلخوشی مون ازمون می پرسید : ساعت چنده ؟ ذوق مرگ می شدیم ! - شما یادتون نمیاد ؛ وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم , الکی مداد رو بهانه می کردیم بلند می شدیم می رفتیم گوشه ک...
20 اسفند 1390

تبریک به بابا حسین

سانای جان یه خبر مهم برات دارم.  اتفاق مهمی که در این روزها اتفاق  افتاده اینه که بابا حسین دانشجو شده . آره عزیزم بابا از آزمون کارشناسی ارشد پردیس بین المللی ارس -دانشگاه تبریز  قبول شده  ویکشنبه هم رفت دانشگاه تبریز  ثبت نام کرد . من از اینجا هم از طرف تو و هم از طرف خودم از صمیمم قلب تبریک می گم وآرزوی موفقیت براش دارم. تو کوچولو هم باید حواست جمع باشه زیاد شیطونی نکنی تا بابا بتونه به درس ودانشگاه برسه .   ...
2 اسفند 1390